Tuesday, March 2, 2021

اعدام ددمنشانه ی فرزندان خلق عرب را محکوم می کنیم

 

اعدام ددمنشانه ی فرزندان خلق عرب را محکوم می کنیم

دستان خون آلود رژیم ترور و اختناق و توحش و جنایت اینبار در سیاهچال سپیدار اهواز

روز یکشنبه دهم اسفند چهار تن از فرزندان خلق عرب که قبلا در بیدادگاههای رژیم به اتهامات واهی محکوم شده بودند، در زندان سپیدار اهواز توسط جلادان دستگاه کشتار به چوبه های دار سپرده شدند. اسامی اعدام شدگان عبارت از جاسم حیدری – علی خسرجی – حسین سیلاوی و ناصر خفاجیان که از اردیبهشت ۱۳۹۶ با اتهاماتی متکی بر اقرار زیر شکنجه از جمله حمله به پاسگاهی در اهواز روبرو بودند. بنا به گزارشات خبری این زندانیان توسط شکنجه گران برای اعتراف گیری و اقرار به جرائمی که مرتکب نشده بودند تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار داشتند.

جاسم حیدری یکی از اعدام شدگان است که قبلا نیز با اتهامات امنیتی به هفت سال زندان محکوم شده بود. واقعیت اینست که سرکوب و اعدام فعالان فرزندان خلق عرب بمانند فعالان دیگر خلق ها با اتهامات امنیتی و تجزیه طلبی و وابستگی به احزاب مخالف حکومت از همان پاگیری رژیم منفور و جنایتکار جمهوری سرمایه و مذهب بی وقفه ادامه داشته است و در شرایط کنونی برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه و جلوگیری از فوران خیزشهای اجتماعیِ توده های تحت ستم و استثمار شدت گرفته است.

این جنایت ها در حالی در بیخبری عمومی و بایکوت مدیای سرمایه داری انحام می گیرد، که برخی از زندانیان خوش اقبال علاوه بر اینکه کمپین های رنگارنگ برایشان سازمان داده می شود، می توانند با رادیو و تلویزیون های  خارج نیز مصاحبه کنند، بیانیه بدهند، مرخصی بروند و مجامع حقوق بشری را از حال خود آگاه کنند و غیره.

واقعیت اینست در نظام جهنمی جمهوری اسلامی زندان و اعدام و شکنجه هم از مرکز نشینی تا حاشیه نشینی از اتنیک به اتنیک تفاوت های غیر قابل انکار دارد. این وضعیت در بین افراد باصطلاح چپ و جریانات سیاسی متعلق به آنهم بدرجاتی جا افتاده است. در یک جا عمده کردن درد و در دیگر جاها ندیدن درد افت فرهنگ عده ای چپ نما شده است.

برکسی پوشیده نیست بایکوت سرکوب ها و اعدام های فرزندان خلق عرب و خلق بلوچ با ستم هایی که برآنان روا داشته می شود، تناسبی باور نکردنی پیدا کرده است. قدرمسلم تا زمانیکه انسان مسئول عرق شرم بر پیشانی اش ندیده است، این وضعیت کماکان ادامه خواهد داشت.

ضمن ابراز همدردی با خانواده های اعدام شدگان و خلق محروم عرب

این بیدادگری پلیدترین و جنایتکارترین مکمل نظام سرمایه را محکوم می کنیم.

سرنگون باد حمهوری سرمایه و مذهب

روزبه کوراغلی

دوم مارس ۲۰۲۱

 

Monday, March 1, 2021

فرزندان خلق بلوچ رزمتان خروشان

 

اعلامیه؛
فرزندان خلق بلوچ رزمتان خروشان
همبندیان خلق بلوج:
آذربایجان تاریخ ساز...
فرزندان بابک سرخ،
پویندگان راه بهرنگی ها، نابدل ها، دهقانی ها، حیدر عموغلوها، ستارخان ها، آرانی ها، پیشه وری ها، خیابانی ها، علی مسیوها...
کردستان خون آلود...
یاران مصطفی سلطانی ها، محمد حسین کریمی ها، کمانگرها، کشاورزها ...
ترکمن صحرای شوراها...
یاران توماج ها، مختوم ها، واحدی ها، جرجانی ها...
لرستان مبارز...
بختیاری های یار مشروطه...
خلق مبارز عرب ...
گیلان سرخ...
مازنداران مفتاحی ها، فرهودی ها، کریمیان ها...
خراسان احمدزاده ها، پویان ها، سلطانپورها...
یاران جزنی ها، حمید اشرف ها، صفائی فراهانی ها، گلسرخی ها، دانشیان ها و هزاران فدائی خلق...
خلق قشقائی ...
دلیران تنگستان...
و ای محرمان و ستمدیدگان سرتاسر این سرزمین رنج و خون و محنت...
خشم و عصیان خلق بلوچ را بنگرید...
و دست یاری تا سیل ویرانگر کاخ بیداد جاری شود بر این سرزمین
و بروبد چرک و خون خصم سرمایه و مذهب را
دور نیست انقلاب فردا
تا برکند از بیخ و بن این توحش را
روزبه کوراغلی
بیست و چهارم فوریه ۲۰۲۱

 

نظری بر موضع گیری امام جمعه زاهدان

 


نظری بر موضع گیری امام جمعه زاهدان

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی رهبر دینی اهل سنت در بلوچستان و امام جمعه زاهدان جنایات رژیم در سراوان را محکوم کرده است، آنرا خلاف قانون نامیده و در ادامه خواهان برخورد "قانونی" با مرتکبین این کشتار شده است.

تردیدی نیست که جسارت وی در حمایت از مردم، قابل پشتیبانی است. اما بخش دوم سخنان ایشان که تاکید به "قانون" دارد، پرسش هایی را در ذهن هر فرد آشنا با این مسائل ایجاد می کند و توهمی در افکار عمومی مردم که نیاز به پاسخ روشن دارد.

طرح مجازات عاملین این کشتار، بدون پرداختن به مجازات امرین (حاکمیت) و از طرفی ارجاع دادن این جنایات به قانون، اساسی ترین ایراد این  موضع گیری است. جنایات سراوان معلول "مجموعه ای از شرایط" است، اما ریشه و علت این جنایات در ساختاری است که این مجموعه شرایط را بر جامعه حاکم کرده است. در نوشته قبلی اشاره کرده بودم که، "شکل و ماهیت جنگ را سربازان نیستند که تعیین می کنند، بلکه آنهایی هستند که فرمان جنگ را صادر می کنند."

حال با درک این مهم ببینیم جایگاه خواست او که تاکید بر مجازات مرتکبین جنایات دارد، چیست و کجاست.؟ برای درک مواضع دوگانه او در این بیانیه می توان از دو جنبه مسئله را مورد بررسی قرار داد. ۱- ایشان می خواهد بدون نامبردن مستقیم از امرین (حاکمیت) که می تواند حساسیت هایی را از جانب حکومت بر وی تولید کند، آگاهانه از بیان آن خودداری کند. اگر چنین باشد، باید دید ایشان برچه ادلّه ای به اتخاذ چنین سیاستی روی آورده است. او آدم معمولی نیست. آخوند است و کارش موعظه و منبر، آموخته است چگونه توده را روانشناسی کند و با خُلقیات و روح روان آنان آشناست. به همان نسبت با حدود و ثغور حاکمیت آشناست.

قدر مسلم او می داند رژیم به خواست ایشان توجهی نخواهد کرد، بخصوص آنجا که موضوع به سرکوب و کشتار مردم برمیگردد. همچنین واقف است آدرس این جنایات در نزد ناآگاهترین بخش جامعه نیز معلوم است. بر او پوشیده نیست که فرمان همه ی جنایت های رویداده از راَس حاکمیت صادر می شود که تصمیات مهم امنیتی در آن گرفته می شود. شورائی از نماینده رهبر، روسای سه قوه، فرماندهان رده بالای سپاه، نیروی انتظامی، بسیج و ارتش، وزارت اطلاعات، نماینده ای از کمیسیون امنیت ملی در مجلس، دبیر شورای امنیت ملی و دیگر عناصر مهم امنیتی و اطلاعاتی و با تصمیم نهائی رهبر باجرا در می آید.

با این توصیف او در چهارچوب این نظام درخواست محاکمه قاتلین فرزندان خلق را کرده است. او می داند چنین محکمه ای اولا تشکیل نمی شود، ثانیا اگر هم بفرض محال تشکیل شود نتیجه ی این محکمه جز این نخواهد بود که کشته شدگان دوباره محاکمه و به اعدام محکوم نشوند. بعبارتی تایید قانونی کشتار و اهداء مدال شجاعت به قاتلین بعنوان حافظان امنیت مرزهای کشور. رفتاری که تاریخی به پیشینه ی حاکمیت دارد. همانطور که در واکنش به کشتار کولبران خلق کُرد بدان اشاره می کنند. اینکه او با پیشه کردن این تاکتیک می خواهد در صف مردم باشد قابل فهم است. اما برخلاف مردم که خواهان نجات از یوغ حاکمیت و وضعیت غیرانسانی تحمیل شده ی آن هستند، ایشان به باران معتقد است که اندکی بر درد و الام مردم مرحمی باشد. و نه سیلی که بروبد کلیت این بی حقوقی ها و تبعیض ها و درده و رنج ها را و جنایت ها.

۲- ایشان به اقتضای شغل اش محبوبیتی بین مردم دارد. البته بطور عموم در بین خلق های سنی مذهب محبوبیت روحانیت بخاطر اینکه موقعیتی در حاکمیت بدست نیاورده اند، در نزد مردم بیشتر است. این ارتباط و نفوذ با جریانات مسلح موجود در منطقه یعنی جندالله و جیش العدل و غیره  نیز که برپایه ایدئولوژی مذهب از نوع وهابی و مورد حمایت های مادی و معنوی عربستان سعودی و امارات عربی و قطر هستند، با ایشان و دیگر روحانیون منطقه با تفاوت هایی موجود است. به همین جهت وجود این روحانیون در این مناطق برای کنترل اوضاع اهمیت چندگانه برای رژیم دارد. بطور مشخص در ارتباط با بلوچستان، - استفاده از نفوذ آنان در کنترل اعتراضات و خیزشهای مردمی، - بهره گرفتن از اعتبار آنان در مذاکرات با جیش العدل و جندالله و غیره برای آزاد کردن نیروهای سرکوب که بدست این جریانات در منطقه به اسارت درمی آیند.

او در بیانیه اش خواستار ارجاع پرونده این جنایت به قانون شده است. از کدام قانون و از کدام محکمه و از کدام هیئت منصفه و از کدام قاضی دست نیآلوده به خون مردم استدعای بررسی و مجازات عاملین را دارد. مشخص نکرده است. با لحاظ نمودن شرایط فوق می توان نتیجه گرفت چرا مولوی عبدالحمید از برخورد "قانونی" صحبت کرده است. آیا ایشان از کارکرد دستگاه قضایی حاکمیت بی اطلاع هستند.؟ آیا ایشان از درجه تحمل پذیری انتقاد در درون حاکمیت و عواقب آن بی خبر است.؟ معلوم است که با هر دو مسئله خوب آشناست. روی این اساس بعید نیست رژیم می خواهد توسط وی کنترل اوضاع منطقه و خشم و عصیان مردم را دوباره در دست بگیرد.

در پایان باید تاکید کنم در تحلیل نهایی باید دید ایشان تا کجا پیش خواهد رفت و مواضع بعدی او چه خواهد بود. گفتم ایشان در بین مردم محبوبیت دارد، اما وجود این محبوبیت بخودی خود نمی تواند پاسخی به مطالبات و التیام درد و رنج و داغ خانواده های کشته شدگان و مردم باشد. خواسته های مردم مجازات آنهایی است که دستور کشتار را صادر می کنند. این مجازات عملی نیست مگر با تحقق حق مردم بر تعیین سرنوشت خویش. صرف بیان همدلی با مردم نیازهای عملی آنان را برآورده نمی کند. تا زمانیکه ایشان خود را از قید بندها و مرزهای مذهبی که خود سدی در برابر آزادی انسان است، نرهانیده است. نمی تواند این محبوبیت را در راه آزادی و رهایی خلق بلوچ و رفع ستم از تمامی اشکال آن بخدمت بگیرد. آیا او همانند شیخ محمد خیابانی و شیخ عزالدین حسینی بر استبداد و ارتجاع خواهد شورید و راست قامت در کنار منافع توده ها قرار خواهد گرفت.؟ سئوالی است که پاسخ اش را در مواضع و اقدامات عملی بعدی وی باید جستجو کرد. 

روزبه کوراغلی

اول مارس ۲۰۲۱

 

 

به مبارزات خلق بلوچ

تاکتیک در خدمت استراتژی؛

شورش کور نه، حرکت با گام های سنجیده بسوی انقلاب

و این عملی نیست مگر به ضرورت ها توجه نشود

-  بررسی و تحلیل مداوم وضعیت و اوضاع و شرایط دشمن در جبهه نبرد.

-  بکارگیری تاکتیک های متناسب و ممکن جهت مقابله با تاکتیک های دشمن و تخریب سیستم روانی ماشین سرکوب آن.

-  پرهیز از هرگونه حرکت های آنارشیستی.

-  تبلیغ، تهییج و تشویق توده ها به ادامه اعتراضات و اعتصابات.

-  ارسال مداوم اخبار و گزارشات از اعتراضات مردم و جنایت های دشمن که در ناکام گذاشتن ماشین تبلیغات رژیم برای روشن شدن افکار عمومی بنا به دوری منطقه و بی اطلاعی اکثر مردم از شرایط آنجا نقش مهمی خواهد داشت.

-  تلاش برای همراه کردن و پیوند دادن دیگر خلق ها در تداوم مبارزات کنونی.

-  ارسال پیام های برادری (انسان دوستانه) به سربازان، درجه داران و افسرانی که از سر اجبار در اردوی دشمن قرار گرفته اند و بدین سان با ایجاد تفرقه و تشدد در اردوی دشمن به تضعیف آن و جذب نیروهایی که خود را از مردم می دانند، کمک خواهد کرد.

 یادمان باشد با کشتن سربازی که در جبهه نبرد مرتکب جنایت شده است، جنایت پایان نمی پذیرد، مگر با مجازات کسانیکه فرمان جنگ را صادر می کنند. چرا که ماهیت و شکل جنگ را سربازان نیستند که تعیین می کنند، بلکه آنهایی هستند که فرمان جنگ را صادر می کنند.

اتحاد و همبستگی رمز پیروزی است

متحد باد مبارزات مترقی و آزادیخواهانه خلق های سرتاسر ایران با طبقه کارگر انقلابی که تاریخ رسالت رهائی بشریت را بر عهده او نهاده است.

روزبه کوراغلی

۲۶ فوریه ۲۰۲۱

قهر مادی را تنها با قهر مادی می توان ساقط کرد.!
در شرایطی که دشمن با آتش و گلوله به پیشواز مردم می رود، و محرومترین قشر جامعه را تحت نام "قاچاقچی" به رذیلانه ترین شکل قتل عام می کند، آیا راهی جز «مبارزه تعرضی» برای مقابله با این ددمنشی ها باقی می ماند.!
آن نشخوار کنندگان مبارزه "مدنی" که دائم مردم را به پرهیز از خشنونت فرا می خوانند، تاکنون چه واکنشی به کشتار سوخت بران خلق بلوچ و کولبران خلق کُرد، و یا دیگر جنایت های روزمره رژیم نشان داده اند.؟
پرواضح است تاکتیک کمونیست ها در شرایط کنونیِ مبارزه باید بر هدایت توده ها بسوی سازمان یابی شوراهای محلات جهت سازماندهی مبارزه مسلحانه ی سرتاسریِ توده ای در اقدام انقلابی برای ساقط کردن این نظم چرک و خون برهبری طبقه کارگر متمرکز باشد.
 
روزبه کوراغلی
۲۶ فوریه ۲۰۲۱

 

درود رفیق رحیم عزیز


با نهایت تاسف جنبش نوین کمونیستی ایران (چریک های فدائی) یکی از صادق ترین و معتبرترین یاران انقلابی خود را از دست داد.
رفیق رحیم کریمیان از اعضاء اولیه ی سازمان، در پیوند با گروه رفقا عباس مفتاحی - مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان مبارزات خود با یار دیگرش احمد فرهودی در تاریک ترین دوران سیاه تاریخ ایران از دهه چهل خورشیدی بصورت سازمانی و حرفه ای آغاز کرد.
رفیق رحیم متاسفانه در اثر بیماری روز چهارشنبه در بیمارستان بدرود حیات گفت.
یاد و خاطرۀ مبارزات اش را ارج می نهیم
به تنها دخترش سودا، خواهر عزیزش طاهره همچنین خانواده محترم شان، رفقا و دوستانش فقدان این رفیق عزیز را تسلیت می گوییم.
یادشان هماره گرامی و سرخ باد!
شرح کاملی از زندگی نامه و مبارزات سیاسی رفیق ارائه خواهد شد.

روزبه کوراغلی
هیجدهم فوریه ۲۰۲۱