Wednesday, February 26, 2014

موضوع مناظره بر سر مسائل دادگاه ایران تریبونال - روزبه کوراغلی


قبل از اینکه به موضوع بپردازم جا دارد از لیلا قلعه بانی بخاطر توجه و پاسخی که به دعوت رسمی 29 سپتامبر و 03 اکتبر 2012 اتاق بحث و گفتگوی "افق چپ انقلابی" دررابطه با مناظره بر سر مسائل دادگاه ایران تریبونال در سه موضوع مشخص سیاسی، حقوقی و مالی داده اند، هر چند بدلیل نزدیکی دادگاه در لاهه هلند و نیز 3 سال فرصتی که مخالفین میتوانستند انتقادهای سازنده خود را مطرح کنند، همچنین ضیق وقت شرکت در مناظره را نپذیرفتند، در هر حال جا دارد بهمین خاطر از ایشان تشکر نمایم.
اما مواردی از جمله محدود کردن مسائل به بخشی از فعالین جنبش چه سازمانی و چه غیر سازمانی و به تبعیت از آن قانع شدن یا نشدن منتقدینی که به هر شکل ایراداتی (مادی یا غیر مادی) به دادگاه وارد ساخته اند چه آنان که از ابتدا همراه با کارزار بودند و بعدأ انصراف داده اند و چه آنان که از اول به اینگونه دادخواهی ایراد داشتند، ذهنیتی را تقویت میکند که گویا امر دادخواهی بویژه هدف دادگاه ایران تریبونال نه بر اساس مختصات، اهداف و منافع جنبش انقلابی و پاسخ به درد و رنج کلیه ی خانواده های جان باختگان بلکه در حوضه مشخصی (چه درست و چه نادرست) خود را جدای از جنبش دانسته، حقانیت را در تصمیمات و ایده و نظر چهارچوب درونی خود دریافته است. لذا از دو خصوصیت مهم شفافیت و علنیت که میتواند راهنمای عمل برای حرکتهای بعدی مبارزه و برخورد جدی با مسائل باشد دوری جوید. آنچه که از این ذهنیتها متبادر است درکی ست پراگماتیستی که نه تنها منافع توده های رنج و کار را در این امر مهم نادیده میگیرد بلکه صلاحیت تصمیم گیری آنان را نیز زیر سئوال میبرد. و تلاش دارد جایگاه این امر مهم را در حد موافقت یا مخالفت چند جریان سیاسی یا دسته و گروه تعریف نماید. از اینرو لازم دیدم دیدگاه و نظرات خود را بعنوان عضوی از جنبش در این مختصر بیان دارم.
در رابطه با دادخواهی، دادگاهي و مجازات کلیه ی عناصر جنایتکار رژیم خون آشام اسلامی- سرمایه داری که در 34 سال گذشته ماشین کشتار آن دمی نیاسوده است، خصوصأ جنایات هولناکی که با قتل و کشتار زندانیان سیاسی در دهه خونین شصت مرتکب گردیده است، بر این باورم نه تنها اعضاء و خانواده های تمامی جانباختگان کشتارهای سیستماتیک و سازمان یافته در دهه خونین شصت و جان بدربردگان آن، سالهاست در انتظار پیش بردن امر دادخواهی و مجازات آمرین و عاملین این جنایات هولناک با خونین ودل به انتظار نشسته اند، بلکه هیچ انسان آزادیخواه و وجدان بیداری نمی تواند حتی برای یک لحظه از تحقق این امر مهم تاریخی مبارزاتی غفلت کرده باشد. اما آنچه که به موقعیت این دادخواهی بیش از پیش اهمیت و جایگاه می بخشد و درد و رنج خانواده های جانباختگان را نه از سر تقاص پس گرفتن بلکه از جایگاه اجرای دقیق عدالت و روشن شدن ماهیت ذاتي رژیم التیام میبخشد، چگونگی این دادخواهی و متدهای بکار گرفته شده برای ایفاء حقوق پایمال شده از نظر سیاسی- طبقاتی و محتوای حقوقي آن است. بعبارتی روشنتر آنچه که بر حقیقت صحه میگذارد و بی عدالتی را در ماهیت کلی برملاء، محکوم و مجازات می نماید نه خود "دادگاه" است بلکه شیوه روند دادرسی، ذهنیت حاکم بر امر دادرسی، عوامل تاثیر گذار درونی و بیرونی بر موضوع رسیدگی به دادخواهی و مهمتر از همه صلاحیت حقوقی- سیاسی و شخصیتي عنصر یا عناصر دادرس در هر محکمه میباشد. حال اگر بپذیرم هدف از طرح دادخواهی، خصوصأ دادگاه سمبلیک ایران تریبونال در قدم اول شناساندن رژیم جمهوری اسلامی برای افکار جهانی بعنوان رژیمی که دست به جنایت عیله بشریت زده است در آن هنگام آنچه که در درجه اول ضرورت می یابد روشن کردن ماهیت سیاسی - طبقاتی رژیم است با این عمل اولأ به جهانیان ثابت خواهد شد تمامی کشتارهایی که رژیم دست بدان زده است دلایل سیاسی داشته ثانیأ از منظر طبقاتی، جمهوری اسلامی بعنوان قطبی از نظام سرمایه که دقیقأ مورد حمایت امپریالیستها بوده است، دست به چنین جنایات هولناک زده است. طبیعی ست در چنین صورتی نه تنها رژیم جمهوری اسلامی - سرمایه داری در نزد افکار جهانی و وجدانهای بیدار مورد محاکمه قرار میگیرد بلکه حامیان منطقه ای و جهاني آن نیز بعنوان شریک جرم که در قبال این کشتارها چشم و زبان به علامت رضایت بسته بودند در مقام مجرم مجبورند در قبال تاریخ و توده های رنج و کار پاسخگو باشند.


 بی تردید دادخواهی و دادرسی از این خاستگاه چهار پیام مشخص برای جامعه رائه میدهد:

 1) برملا شدن ماهیت نظام سرمایه داری در راس آن امپریالیسم جهانی و خود حکومت اسلامی که در مدار سرمایه قرار دارد.
 2) مشخص شدن ماهیت اختلافات بر سر موارد ابهام این دادگاه که منجر به رشد اختلافات و تشدید انشقاق و پراکندگی در انجام حرکت مشخص برای هدف مشخص گردیده است.
 3) جلوگیری از هر گونه انحرافی که میتواند ضربات جبران ناپذیری بر جنبش وارد سازد.
 4) از همه مهمتر در شرایط حساس کنونی که پایه های رژیم بیش از پیش متزلزل شده و با بحرانهای عظیم سیاسی- اقتصادی، منطقه ای و بین الملی روبروست از طرفی فقر و فلاکت ناشی از فشارهای اقتصادی که کمر اکثریت جامعه را شکسته است، تلاشهای جریانات راست ( جیره خواران امیریالیست ها ) را تحت عنواین مختلف که دست یاری به امیریالیسم دراز کرده اند و حتی با دشمنان دیروز خود برای نیل به اهداف قدرتمدارانه و حفظ نظام سلطه و سرمایه در یک صف متحد قرار گرفته اند را نباید نادیده گرفت از این رو علنیت در مسائل دادگاه ایران تریبونال یا هر دادگاهی که به منظور رسیدگی به جنایات جمهوری جهل و سرمایه برگزار میشود، میتواند ذهن و افکار توده ها را از ماهیت طبقاتی رژیم و جریانات راست خزنده روشن نماید و صف نیروی انقلاب را با صف اجیرشدگان امپریالیست ها مشخص نماید.
در پایان تأکید می کنم هدف از برگزاری مناظره و روشن شدن موارد اشاره شده به جهت آگاهی و اطلاع کلیه ی خانواده های جانباختگان و توده های کار و زحمت می باشد که حق مسلم آنان است. همچنین اتاق بحث گفتگوی "افق چپ انقلابی" به هیچ حزب و سازمان و گروهی وابسته نیست بلکه شبکه ای ست از بطن جنبش انقلابی ایران که وظیفه خود میداند در قبال مسائلی که مرتبط با جنبش است نظرات شفاف خود را با توده های رنج و کار در میان بگذارد. همان حقی که دیگران برخود قائل هستند. و تلاش دارد با انعکاس صدای فعالین شناخته شده ی جنبش ضمن تقویت همگرایی بین کارگران و زحمتکشان و نیروهای چپ انقلابی با دامن زدن به مباحث، مبرمترین مسائل جنبش را به جامعه انتقل دهد.

روزبه کوراغلی
هفتم اکتبر 2012 برابر با شانزدهم مهر ماه 1391

No comments:

Post a Comment